یارانه یا کالابرگ؟ راهنمای ساده برای درک تفاوت‌ها

یارانه یا کالابرگ؟

راهنمای ساده برای درک تفاوت‌ها

در شرایط اقتصادی پیچیده و تورم‌زده امروز، حمایت‌های دولتی نقشی حیاتی در بهبود معیشت خانوارها ایفا می‌کنند. دولت‌ها برای حمایت از اقصار مختلف جامعه و کاهش فشار ناشی از افزایش هزینه‌ها، از ابزارهای گوناگونی بهره می‌برند. در ایران، دو ابزار اصلی برای این منظور به کار گرفته شده است: یارانه نقدی و کالابرگ الکترونیکی. هر یک از این سیاست‌ها، با ویژگی‌ها، مزایا و محدودیت‌های خاص خود، تأثیر متفاوتی بر اقتصاد و زندگی مردم می‌گذارند.

هدف این مقاله، توضیح شفاف تفاوت‌های این دو رویکرد، بررسی مزایا و معایب هر یک و ارائه دیدگاهی جامع برای درک بهتر سیاست‌های حمایتی دولت است.

تعریف یارانه نقدی

یارانه نقدی به عنوان پرداخت مستقیم و نقدی دولت به حساب سرپرستان خانوار تعریف می‌شود. این روش یکی از مرسوم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین شیوه‌های انتقال درآمد به گروه‌های کم‌درآمد جامعه به شمار می‌رود.

هدف اصلی

هدف اصلی از پرداخت یارانه نقدی، «حمایت از معیشت خانوارها در مقابل تورم» و افزایش هزینه‌های زندگی است. این سیاست به دنبال آن است که با تزریق پول نقد، بخشی از قدرت خرید از دست رفته خانوارها را جبران کند.

مهم‌ترین ویژگی

مهم‌ترین ویژگی یارانه نقدی، «آزادی انتخاب» است. خانوارها پس از دریافت این مبلغ، می‌توانند آن را آزادانه برای خرید هر کالا یا خدمتی که نیاز دارند، مصرف کنند. این انعطاف‌پذیری به افراد احساس استقلال بیشتری در مدیریت هزینه‌هایشان می‌دهد.

مزایا و معایب کلیدی

  • مزیت اصلی: انعطاف‌پذیری بالا؛ این روش به افراد اجازه می‌دهد تا بر اساس اولویت‌های شخصی و نیازهای واقعی خانواده خود تصمیم‌گیری کنند. این حس استقلال، از نظر روانی پذیرش این نوع کمک را برای جامعه آسان‌تر می‌کند.
  • عیب اصلی: خطر افزایش تورم؛ پرداخت مستقیم پول نقد می‌تواند به افزایش حجم نقدینگی در اقتصاد دامن بزند و در نتیجه، به تورم بیشتر منجر شود. از سوی دیگر، این آزادی عمل ممکن است باعث شود مبلغ دریافتی صرف کالاهای غیرضروری شود و لزوماً به بهبود وضعیت تغذیه و تأمین نیازهای اولیه خانوار کمک نکند.

حال که با مفهوم یارانه نقدی آشنا شدیم، به سراغ ابزار حمایتی دیگر، یعنی کالابرگ الکترونیکی، می‌رویم.

تعریف کالابرگ

کالابرگ الکترونیکی یک «اعتبار الکترونیکی» است که دولت برای خرید «کالاهای اساسی و مشخص» به حساب خانوارهای واجد شرایط اختصاص می‌دهد. این اعتبار معمولاً ۱۱ گروه کالایی اساسی مانند گوشت، مرغ، روغن، برنج، لبنیات، تخم‌مرغ و ماکارونی را شامل می‌شود.

هدف اصلی

هدف اصلی این طرح، «حمایت هدفمند از معیشت» و «بهبود امنیت غذایی» خانوارها، به‌ویژه در دهک‌های درآمدی پایین است. دولت با این روش تلاش می‌کند تا اطمینان حاصل کند که کمک‌های مالی صرف تأمین نیازهای اولیه و بهبود تغذیه خانواده‌ها می‌شود.

نحوه عملکرد

این اعتبار «امکان برداشت نقدی ندارد» و سرپرستان خانوار فقط می‌توانند از آن در «فروشگاه‌های منتخب» و متصل به سامانه برای خرید کالاهای تعریف‌شده استفاده کنند. این محدودیت، تفاوت بنیادین کالابرگ با یارانه نقدی را شکل می‌دهد.

مزایا و معایب کلیدی

  • مزیت اصلی: حمایت هدفمند؛ این روش تضمین می‌کند که کمک دولت مستقیماً صرف نیازهای اولیه خانواده می‌شود و تأثیر مستقیمی بر بهبود امنیت غذایی و سلامت آن‌ها دارد. همچنین، با سوق دادن تقاضا به سمت کالاهای ضروری، از مصرف منابع در کالاهای غیرضروری جلوگیری می‌کند.
  • عیب اصلی: محدودیت در انتخاب؛ این سیاست انعطاف‌پذیری مصرف‌کننده را به شدت کاهش می‌دهد. محدود بودن به کالاهای خاص و فروشگاه‌های مشخص، ممکن است باعث نارضایتی برخی افراد شود که ترجیح می‌دهند خودشان برای نحوه مصرف کمک دولتی تصمیم بگیرند.

اکنون که هر دو مفهوم به صورت جداگانه تعریف شدند، می‌توانیم آن‌ها را به طور مستقیم با یکدیگر مقایسه کنیم.

برای درک بهتر تفاوت‌های این دو سیاست، می‌توان ویژگی‌های کلیدی آن‌ها را در جدول زیر مقایسه کرد:

ویژگی یارانه نقدی کالابرگ الکترونیکی
شکل پرداخت پول نقد مستقیم به حساب اعتبار الکترونیکی محدود
نحوه مصرف آزاد و دلخواه برای هر کالا یا خدمت محدود به خرید کالاهای اساسی تعریف‌شده
هدف اصلی حمایت معیشتی عمومی تضمین امنیت غذایی و حمایت هدفمند
انعطاف‌پذیری بالا کم
جامعه هدف معمولاً گسترده و همگانی‌تر هدفمند بر اساس دهک‌بندی و آزمون وسع

این تفاوت‌ها به وضوح نشان می‌دهد که هر یک از این سیاست‌ها برای دستیابی به اهداف متفاوتی طراحی شده‌اند.

انتخاب بین یارانه نقدی و کالابرگ، موضوع بحث‌های فراوان در میان کارشناسان اقتصادی است. هر کدام از این روش‌ها طرفداران و منتقدانی دارند که با استدلال‌های مختلف از دیدگاه خود دفاع می‌کنند.

۴.۱. چرا برخی کالابرگ را ترجیح می‌دهند؟

موافقان، کالابرگ الکترونیکی را یک «نقطه عطف» در سیاست‌های حمایتی می‌دانند و دلایل خود را این‌گونه بیان می‌کنند:

  1. کنترل تورم و مدیریت نقدینگی: از آنجا که کالابرگ نقدینگی را مستقیماً وارد بازار نمی‌کند و تقاضا را به کالاهای خاص محدود می‌سازد، می‌تواند حجم پول در گردش را کنترل کرده و از فشارهای تورمی ناشی از افزایش بی‌رویه تقاضا جلوگیری کند.
  2. حمایت از تولید داخلی و کاهش وابستگی: این طرح با هدایت تقاضا به سمت کالاهای اساسی که عمدتاً در داخل کشور تولید می‌شوند، به عنوان یک ابزار حمایتی قدرتمند برای تولیدکنندگان داخلی عمل کرده و می‌تواند به کاهش وابستگی به واردات کمک کند.
  3. افزایش شفافیت و کاهش فساد: ماهیت الکترونیکی این طرح و قابلیت رصد دقیق تراکنش‌ها، امکان پیگیری و کنترل تخلفات را افزایش می‌دهد. این شفافیت، واسطه‌گری را کاهش داده و از هدررفت منابع عمومی جلوگیری می‌کند.

۴.۲. چرا برخی یارانه نقدی را بهتر می‌دانند؟

در مقابل، طرفداران یارانه نقدی و منتقدان کالابرگ بر نکات زیر تأکید دارند:

  1. احترام به انتخاب مصرف‌کننده: این گروه معتقدند که یارانه نقدی به خانوارها اجازه می‌دهد تا بر اساس اولویت‌ها و نیازهای واقعی خود تصمیم‌گیری کنند و دولت نباید در الگوی مصرف آن‌ها دخالت کند.
  2. چالش‌های اجرایی و خطر بازار سیاه: اجرای طرح کالابرگ با مشکلات پیچیده‌ای همراه است. به گفته کارشناسانی مانند پیمان مولوی، این سیاست می‌تواند به ایجاد «بازار سیاه» برای نقد کردن اعتبار منجر شود؛ تجربه‌ای که ایران در دهه ۶۰ نیز با آن مواجه بود. علاوه بر این، تخلف فروشگاه‌ها و محدودیت دسترسی در مناطق محروم از دیگر چالش‌های جدی آن است.
  3. مُسکّنی موقت به جای درمان ساختاری: منتقدان هشدار می‌دهند که این سیاست‌ها، اگر بدون اصلاحات اقتصادی اساسی اجرا شوند، تنها نقش یک «مُسکن» را ایفا می‌کنند و «اقتصاد بیمار» را درمان نمی‌کنند. این رویکرد وابستگی مردم به کمک‌های دولتی را تقویت می‌کند و فشار مالی سنگینی بر دولت وارد می‌سازد. برای مثال، مرکز پژوهش‌های مجلس هشدار داده بود که تداوم پرداخت یارانه‌های تشویقی می‌تواند هزینه‌ای بالغ بر ۴۰۲ هزار میلیارد تومان بر بودجه‌ای که از قبل با کسری مواجه است، تحمیل کند. تجربه کشور ونزوئلا یک نمونه هشداردهنده است؛ جایی که سیاست‌های مشابه در مواجهه با تورم افسارگسیخته، کمبود شدید کالا و ناتوانی دولت در تأمین اقلام وعده داده شده، به تشدید بحران اقتصادی منجر شد.

همان‌طور که مشخص است، انتخاب بین این دو سیاست ساده نیست و به اهداف کلان اقتصادی دولت و شرایط موجود بستگی دارد.

یارانه نقدی با انعطاف‌پذیری بالا به خانوارها قدرت انتخاب می‌دهد اما خطر تورم‌زایی دارد. در مقابل، کالابرگ با حمایت هدفمند امنیت غذایی را بهبود می‌بخشد اما انعطاف‌پذیری مصرف‌کننده را محدود می‌کند و با چالش‌های اجرایی و ساختاری روبروست.

در واقع، بحث اصلی بر سر انتخاب میان دو فلسفه متفاوت است: یکی مبتنی بر آزادی انتخاب مصرف‌کننده (یارانه نقدی) و دیگری بر حمایت هدایت‌شده توسط دولت (کالابرگ). با این حال، کارشناسان اقتصادی متفق‌القول‌اند که هیچ‌کدام از این دو روش به تنهایی راه‌حل کاملی نیستند. این ابزارها در بهترین حالت، «مُسکّن‌هایی» موقت برای کاهش درد ناشی از بیماری‌های عمیق اقتصادی مانند تورم بالا، بهره‌وری پایین و ضعف تولید هستند.

اثربخشی واقعی این سیاست‌ها تنها زمانی محقق می‌شود که با «اصلاحات ساختاری اقتصادی» همراه شوند. بدون کنترل تورم، حمایت واقعی از تولید داخلی و ایجاد اشتغال پایدار، هرگونه سیاست حمایتی در بلندمدت کارایی خود را از دست خواهد داد.

درک این مفاهیم به شهروندان کمک می‌کند تا سیاست‌های اقتصادی دولت را بهتر تحلیل کنند و در گفتگوهای عمومی جامعه، مشارکتی آگاهانه‌تر و مؤثرتر داشته باشند.